loading...
نوجوون ایرانی
فائزه بازدید : 22 جمعه 10 آذر 1391 نظرات (0)

مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد، چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود، تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!" مسافر عذرخواهی کرد و گفت: "من نمی‌دونستم که یه ضربه‌ی کوچولو آنقدر تو رو می‌ترسونه" راننده جواب داد: "واقعا تقصیر تو نیست… امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده‌ی تاکسی دارم کار می‌کنم… آخه من 25 سال راننده‌ی ماشین جنازه کش بودم…!"

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
واسه نوجوون ایرانی اولین انجمن ایرانی واسه نوجوون ایرانی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ما را چگونه ارزیابی می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 42
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 25
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 236
  • بازدید کلی : 4,550
  • کدهای اختصاصی

    كد تغيير شكل موس

    ابزار وبلاگ

     

    آرشیو کد آهنگ

    دانلود این اهنگ