loading...
نوجوون ایرانی
فائزه بازدید : 21 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

 

    ساعت 3 شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر  با عصبانیت گفت:  چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟  مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم تولدت مبارک...!   

 

پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت،   ولی مادر دیگر در این دنیا نبود . !

فائزه بازدید : 42 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

 

 قصه ای که می خوام واستون بگم  جدید نیست . مربوط به سال ها پیشه .

 

جونم واستون بگه سال ها پیش تو یه عصر و زمان دیگه تو  یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبیرستان به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که ''شجاعت یعنی چه؟''

 

معلم موقع تصحیح اوراق که البته در مورد انشا شامل خوندن و نظر دادن در باره مطلب میشه به برگه جالبه برخورد کرد .

 

محصلی در باره موضوع انشا فقط یک جمله نوشته بود : ''شجاعت یعنی این'' و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته یود !

 

 برگه ی آن محصل در ان مقطع تحصیلی در بین  دست به دست بین دبیران و معلمان تهران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفید او نمره 20 دادند.

 

 فکر می کنید اون دانش آموز چه کسی می تونست باشه؟

 

.

 

.

 

.

 

دکتر علی  شریعتی .

فائزه بازدید : 34 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

دختر:خوشگلم

 

پسر:نه

 

دختر:دوستم داری

 

پسر:نه

 

دختر :اگه بمیرم برام گریه نمی کنی

 

پسر:نچ

 

دختر اشک تو چشماش جمع شدو پسر

 

بغلش کردوگفت:تو خوشگل نیستی

 

زیباترینی...دوستت ندارم عاشقتم

 

اگه بمیری برات گریه نمی کنم...منم میمیرم....

فائزه بازدید : 16 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

 ژاپن: به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد!

 

هند: او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و

 

همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس

 

ماجراهای عاشقانه و اکشنی پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی

 

می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود!

 

 

 

 

عراق: مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جاخالی می دهد ودر

 

صورت زنده ماندن درس می خواند!

 

 

 

 

 

چین: درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف

 

خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد!

 

 

 

 

 

اوگاندا: درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از

 

قبیله توتسی را می کشد!

 

 

 

انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا

 

پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این

 

موجودات هم درس می خوانند!

 

 

 

 

ایران: عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر

 

کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را

 

دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق

 

عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر

 

روز دوپرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای

 

دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی

 

ازدواج کرد که کرد، و الا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها

 

تکرار می شود!او چت می کند! خیابان متر می کند، ودر یک کلام

 

عشق و حال می کند! همه کار می کند جز اینکه درس بخواند...

فائزه بازدید : 47 دوشنبه 22 آبان 1391 نظرات (0)

يکي از چيزهايي که اين طرفها به وفور يافت مي شود، بچه‌هاي کم سن و سالي هستند که متولد و مقیم خارج از ایرانند، به ظاهر ايراني اند، اما هيچ شباهتي به ايران و ايراني ندارند. بسياري از آنها حتي زبان فارسي را هم بلد نيستند و برخي از آنان که مي توانند دست و پا شکسته منظورشان را برسانند، چيز زيادي از ايران نمي دانند.

چند وقت پيش به همراه دوستي که خيلي براي مترقي نشان دادن سيماي جمهوري اسلامي احساس وظيفه مي‌کند، منزل يکي از دوستان بوديم که يک فرزند 16 ساله داشت با همان تفاسيري که ذکر شد. گويا اين هموطن 16 ساله به ديدن يکي از مسابقات ورزشي در سوئد رفته بود که بانوان ايراني هم در آن شرکت داشتند. نوع پوشش بانوان ايراني سوالاتي را در ذهن اين هموطن 16 ساله و ديگر دوستان وي ايجاد کرده بود که وي را بر آن داشت تا آن سوالات را با يک ايران شناس متبحر!! در ميان بگذارد.

از آنجايي که بنده اعتقاد دارم ملاقه فرو کردن در بعضي چيزها اصلا خوب نيست و باعث مي شود تا بوي بد آن به مشام همه برسد، سعي کردم تا موضوع بحث را عوض کنم اما اين دوست ما با ناديده گرفتن توصيه هاي ايمني و به قصد تنوير افکار عمومي، به جنگ نوجوان 16 ساله اي رفت که با سوالات ساده و بي آلايش خود به ما فهماند که بايدها و نبايدهاي امروز ايران از چنان منطق بي‌پشتوانه اي برخوردارند که حتي از قانع کردن يک نوجوان 16 سالهء سوئدي هم ناتوان است. توجه شما را به اين سوال و جواب جلب مي‌کنم:

 

 

- ميگم خانوماي ايراني تو ايران هم مجبورن با همين لباسا ورزش کنن يا فقط وقتي که از ايران ميان بيرون بايد اينا رو بپوشن.

 

نه- تو ايران مجبور نيستن اين لباسا رو بپوشن.

 

- يعني اگه شما اونا رو بدون اين لباسا ببينين اشکال نداره؟

 

- من اين رو گفتم؟

 

- آره ديگه، خودت گفتي تو ايران مجبور نيستن اين لباسا رو بپوشن.

 

- اونا مجبور نيستن اين لباسا رو بپوشن واسه اينکه آقايون اصلا نمي تونن ورزش کردن خانوما رو ببينن، چون ديدن ورزش اونا با اين لباسا هم اشکال داره.

 

- ولي اينجا که اشکال نداره.

 

- خب، اونجا داره.

 

- چرا؟

 

- چون ما مي خواهيم خانومهامون در مسابقات جهاني شرکت کنن، ما که نمي تونيم به اينا بگيم آقايون نگاه نکنن ولي تو کشور خودمون ميتونيم بگيم.

 

- اينکه آقايون ورزش خانوما رو ببينن، اشکالش واسه خانوماست يا آقايون؟

 

- واسه هر دو.

 

- اگه واسه خانوما هم اشکال داره، پس چرا خانوما ميان اينجا تا آقايون خارجي نگاشون کنن؟

 

- واسه اينکه اشکالش اين قدر نيست که ما خانومهامون رو از مسابقات جهاني محروم کنيم.

 

- اشکالش چقدره؟

 

- نمي دونم .

 

- پس فقط آقايون ايراني نبايد ورزش کردن خانوماي ايراني رو ببينن؟

 

- احتمالا.

 

- ولي اينجا آقايون ايراني ميان ورزش خانوماي ايراني رو مي‌‌بينن.

 

- کيا؟

 

- ورزشکاران مرد ايراني و اعضاي سفارت.

 

- خب اينا ميان تا تيم بانوان رو تشويق کنن.

 

- مگه تو ايران آقايون واسه چه کاري ميرن ورزشگاه؟

 

- خب اونجا به اندازهء کافي خانم هست که تشويق کنن.

 

- يعني اگه خانم ها براي تشويق به اندازهء کافي نبودن، آقايون مي تونن برن تشويق کنن؟

 

- نه.

 

- يعني فقط آقايون ايراني که تو ايران زندگي مي کنن نمي تونن برن ورزش خانومهاي ايراني رو ببينن؟

 

- ولش کن بابا. راستي مي خواهي چي کاره بشي؟

 

اما از آنجايي که اين هموطن 16 ساله دوست ما را با سفير ايران عوضي گرفته بود، اصلا ول کن معامله نبود.

 

- ميشه بگي اشکاله ديدن ورزش خانوما چيه؟

 

مش- کل شرعي داره.

 

- شرعي يعني چي؟

 

- شرعي يعني ديني.

 

- چرا؟

 

- ببين عزيزم، شايد تو اين کشور اين چيزا عادي باشه اما تو ايران عادي نيست. به همين خاطر ممکنه آقايون با ديدن اين چيزا به مشکل بيافتن.

 

- چه مشکلي؟

 

- ممکنه به گناه بيافتن.

 

- يعني شما هم ممکنه با ديدن مامان من به گناه بيافتي؟

 

- مگه مامان تو ورزشکاره؟

 

- آره.

 

- جدي؟ نه خب.منظورم اونا بود.

 

- اونا کي هستن؟

 

- اونايي که اين قانون رو گذاشتن منظورشون اين بوده که ممکنه بعضي از مردا به گناه بيافتن نه همه شون.

 

- تو کشور شما واسه اينکه بعضي از مردا به گناه نيافتن، جلوي همهء مردا رو مي گيرن؟

 

- آره.

 

- خب ديدن ورزش خانوما از تلوزيون که بيشتر ميتونه آقايون رو به گناه بندازه، چون تلوزيون تصوير بسته تري نشون ميده.

 

- من گفتم که ورزش خانوما از تلوزيون پخش ميشه؟

 

- مگه نميشه؟

 

- نه.

 

- پس اون خانومي که نميتونه بره ورزشگاه چه جوري ورزش خانوما رو ميبينه؟

 

- احتمالا نمي بينه.

 

- اين جوري که هيچ تبليغي براي ورزش خانوما نمي شه و بتدريج خانوماي کشور علاقه مندي خودشون رو به ورزش از دست ميدن.

 

- نه بابا، اين طورا هم نيست.

 

- من اگه جاي خانومهاي کشورتون بودم در اعتراض به اين مسأله ديدن مسابقات ورزشي آقايون رو تحريم مي کردم.

 

- کي به تو گفته که خانوما مي تونن برن ورزش کردن آقايون رو ببينن؟

 

- مگه نمي تونن؟

 

- نه.

 

- چرا؟

 

- چون اون هم مشکل شرعي داره.

 

- يعني تلوزيون شما اصلا ورزش رو پخش نمي کنه؟

 

- چرا ورزش آقايون رو پخش مي کنه.

 

- اين که خانومها ورزش آقايون رو از تلوزيون ببينن که بدتره.

 

- چرا؟

 

- وقتي که من به استاديوم ميرم با خودم يک دوربين هم ميبرم چون از اون بالا چيزي پيدا نيست ولي از تلوزيون همه چيز پيدا است.

 

- خب، آره .... راستي بابات کجاست؟

 

- اگه خانومها نبايد ورزش کردن آقايون رو ببينن، پس چرا خانومهاي ورزشکار شما وقتي ميان اينجا، ورزش کردن آقايون رو ميبينن.

 

- ببين! يه چيزايي هست که شايد خودش بد نباشه ولي اشاعهء اون اشکال داره.

 

- اشاعه يعني چي؟

 

- اشاعه يعني ترويج و همگاني کردن اون.

 

- يعني اگه همه بيان و ورزش رو ببينن خوب نيست؟ من قبلا فکر ميکردم که دولتها کلي پول خرج ميکنن تا همه بيان سراغ ورزش.

 

- نه! ترويج بي بند و باري اشکال داره.

 

- مگه ديدن ورزش بي بند و باريه.

 

- ببين! اين حرفا واسه اينه که تو دليل حجاب رو نفهميدي. ما اعتقاد داريم که حجاب يک محدوديت نيست بلکه مصونيت هست.

 

- معني اين جمله که الان گفتي چيه؟

 

- يعني اينکه من غلط بکنم ديگه بيام خونهء

****

فائزه بازدید : 18 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)
نظر دیگران...

          جلب توجه...

                  تعریف و تمجید...


چه مسخره......

                          چه زندگی پوچی...چه زندگی بی معنی ای...چه تلاش بیهوده ای...


چه اهمیت دارد که دیگران چه نظری دارند..؟

                                                   اهمیت دارد....

                                                                       اما چقدر؟


فرض کن تمام افرادی که به هر نحوی ارتباطی با آنها داری را مرتب کرده ای...بر مبنای اهمیت نظرشان...


حال فرض کن می خواهی کاری انجام دهی...

                   نفر اول لیستت با این کار موافق است...و ما بقی مخالف اند...تو چه خواهی کرد؟


همیشه دیگران نسبت به نفر اول صفرند!


فرض کن می خواهی به مجلسی بروی...کسی که در آن مجلس بیشترین اهمیت را برای تو دارد از رنگ آبی خوشش می آید...آیا اهمیتی دارد که نظر دیگران چیست؟

فرض کن که از رنگ زرد بدش می آید...حاضری زرد بپوشی؟ حتی اگر دیگران به خاطرش تحسینت کنند..!!


در واقع وقتی نظر کسی بر دیگری ارجح است نظر دیگری نسبت به نظر او صفر است...یعنی وقتی افراد را مرتب می کنی همه نسبت به نفر اول صفرند...

                                   اگر آن یک نفر را فدای حتی تمام بقیه کنی پشیمان می شوی........


آن وقت به راحتی برای خوش آمد دیگران زندگی می کنی....

              برای نظر دیگران...جلب توجه سایرین....چه حقیری.....چه کمی...چه نادانی.....


بارها توی دهانت کوبیده...

                              و تو نفهمیدی....


دوستت دارد که ولت نمی کند...

                                     قدر بدان!

                                             عوض شو...

                                                         آدم شو....


همه نسبت به او صفرند....


به خاطر هیچ، همه ات را فدا نکن...

                                   برای او زندگی کن.....

                                                                           فقط به خاطر او

فائزه بازدید : 19 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)
۱. روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن
۲٫ سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند
۳٫ وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین
۴٫ وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین
۵٫ کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنید
۶٫ همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین
۷٫ جدول نیمه تموم دوستتون رو حل کنین
۸٫ روی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت حرکت کنین
۹٫ وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین
۱۰٫ از بستنی فروشی بخواین که اسم پنجاه و چهار نوع بستنی رو براتون بگه
۱۱٫ در یک جمع سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
۱۲٫ به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین
۱۳٫ وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه های تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین
۱۴٫ وقتی با بچه ها بازی فکری می کنین سعی کنین از اونها ببرین
۱۵٫ موقع ناهارتوی یک جمع جزئیات تهوع وگلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین
۱۶٫ ایده های دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین
۱۷٫ بوتیک چی رو وادار کنید شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچ کدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
۱۸٫ شمع های کیک تولد دیگران رو فوت کنین
۱۹٫ اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین
۲۰٫ وقتی کسی لباس تازه می خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته
۲۱٫ صابون رو همیشه کف وان حموم جا بذارین
۲۲٫ روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین
۲۳٫ وقتی دوستتون رو بعد ازیه مدت طولانی می بینین بگین چقدر پیر شده
۲۴٫ وقتی کسی در جمعی جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
۲۵٫ چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین
۲۶٫ بادکنک بچه ها رو بترکونین
۲۷٫ مرتب اشتباه لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بهش بخندین
۲۸٫ وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین موی بلند بیشتر بهش می یاد
۲۹٫ بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
۳۰٫ کلید آپارتمان طبقه سیزدهم تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این راه هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره
۳۱٫ ایمیل های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
۳۲٫ توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری ، بی موقع دست بزنین
۳۳٫ هر جایی که می تونین ، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش دوستتون بهتره
۳۴٫ حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
۳۵٫ نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین
۳۶٫ دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین
۳۷٫ عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین
۳۸٫ پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین
۳۹٫ با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین
۴۰٫ شیشه های سس گوجه فرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
۴۱٫ موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
۴۲٫ توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بذارین
۴۳٫ شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین
۴۴٫ توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین
۴۵٫ توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین
۴۶٫ جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالتهتل ها رو عوض کنین
۴۷٫ یکی از پایه های صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین
۴۸٫ توی مهمونی ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه
۴۹ چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین
۵۰٫ ورقهای جزوه ء ۳۰۰ صفحه ای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطی پاتی بذارین ، یه بر هم بزنین ، بعد بهش پس بدی
فائزه بازدید : 31 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)
عشق از دید حاج آقا : استغفرالله باز از این حرفهای بیناموسی زدی 
(جمله ی عاشقانه : خداوند همه ی جوانان را به راه راست هدایتکند)

ـ عشق از دید دختر .. : آه ... خدای من یعنی میشه بدوناینکه بابام 
بفهمه من عاشق بشم . ( جمله ی عاشقانه : ندارد)
ـ عشق از دید یک ریاضیدان : عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول (جمله ی 
عاشقانه : آه عزیزم به اندازه ی سطح زیر منحنی دوست دارم(
ـ عشق از دید بقال سرکوچه : والا دوره ی ما عشق .. نبود ننمون رفت و 
این سکینه خانوم رو واسمون گرفت (جمله ی عاشقانه : سکینه شام چی داریم
...)
ـ عشق از دید اصغرکاردی (در زندان) : مرامتو عشقه ، عشقی ( جمله ی 
عاشقانه : چاقو خوردتیم لوتی(
ـ عشق از دید یک دختر دانش آموز کمی بی غم : آه عزیزم کاش الان پیشم 
بودی، بغلم میکردی ، سرمو میزاشتی رو شونه هات ... ( جمله ی عاشقانه : 
دوست دارم عزیزم)
ـ عشق از دید مادر بزرگم : این حرفهای بد رونزن ، راستی این دختر 
اقدس خانوم خیلی دختر خانوم و با کمالاتیه ، تازه تحصیلکرده هم هست ... 
(جمله ی عاشقانه : بریم خواستگاری..)
ـ عشق ازدید ... (خودتون میفهمید از دیدکی)عزیزم تو که عاشقمی پس 
چرا هزینه ی عمل کردندماغمو نمیدی ... ، واسه ناهار بریم رستوران سالی 
بادوستش هم قراره بیاد ، دوست سالی واسش یه ماتیز خریده ( به قول بعضی 
ها دوو منگل) تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوست دارم حتی یه 
پراید بخری (جمله ی عاشقانه : عزیزم گوشی سونی میخوام و ... راستی دوست 
هم دارم
ـ عشق از دید کسی که باراوله که عاشق میشه : عزیزم باور کن حتی یک 
لحضه بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، تو واسم همه ی دنیا هستی ... ( جمله 
ی عاشقانه : فدات شم عزیزم خیلی خیلی دوست دارم )
ـ عشق از دید کسی که بار اولش نیست : عزیزم خیلی دوستدارم ، باور 
کن به خاطر تو شبها با پای برهنه میخوابم ( جمله ی عاشقانه : آه عزیزم 
دیرم شده باید برم )
ـ عشق از دید یک راننده : رادیات ( رادیاتور) عشق من از برایت جوش 
آمده ، باور نداری بر آمپرم بنگر (بالهجه ی شوفری بخوانید) ( جمله ی 
عاشقانه : عزیزم دوست دارم... بو بوبوغ)
ـ عشق از دید بعضی ها : آه خدا یعنی میشه بیادخواستگاریم ... (جمله 
ی عاشقانه : یا شابدالعظیم 1000 تومن نذرت میکنم بیادخواستگاریم )
ـ به دلیل نحسی از نوشتن معذورم ( حتی شمادوست عزیز )
ـ عشق از دید ارازل و اوباش : عشق .. سیخی چند ، برو بچه سوسول دلت 
خوشه ، خونه خالی نداری ... جمله ی عاشقانه : بوبوغ ... خانوم بیا بالا 
خوش میگذره(
ـ عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده : عشق یعنی کشک ( جمله ی 
عاشقانه : برو کشکتو بساب(
عشق از دید بابام : آخه پسر عشق واست نونو آب میشه ... حالا بگو 
ببینم پدرش چیکارست ؟ ( جمله ی عاشقانه : برو با دختر حاج آقا ازدواج کن
(
ـ عشق ازدید ما میم : وا مگه تو امسال کنکور نداری ، عشق واسه بعد ، 
مگه تو امسال فلاننداری ،عشق واسه بعد ( جمله ی عاشقانه : جملات عاشقانه 
ای هنوز بیان نشده (
ـ عشق از دید شما : ( به من چه
فائزه بازدید : 27 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)

* یه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متریِ هیچ خانمی نمی شینه

* یه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشینش بوی ادکلن زنونه نمی ده

* یک پسر خوب زمانی که کسی می خواهد از عرض خیابان عبور کند تعداد دنده

را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان عابر را نمی کند 

* یک پسر خوب که ژیان سوار می شود روی بنز همسایه با سوئیچ ماشین نقاشی

نمی کشد.

* یک پسر خوب روزی 10بارهوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا  

دختر دم بخت دارند را نمی کند. 

* یک پسر خوب همواره به اسم خود افتخار می کند و به هر کس که می رسد نمی  

گوید که بجای اصغر به او رامتین و آرش و ... بگویند

* یک پسر خوب در جشنهای فامیلی جو گیر نشده و نمی رقصد تا آبروی کل

خاندان را بر باد دهد

*یک پسر خوب هر زمان که عشقش کشید با زیر شلواری کردی چین پیلیسه دار و

یا شرت مامان دوز و رکابی همانند قورباغه به وسط کوچه نمی پرد

فائزه بازدید : 21 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)

نام و نام خانوادگي : نفهم 

كلاس: دبستان 
موضوع انشا : سال گذشته را چگونه گذرانديد؟

قلم بر قلب سفيد كاغذ مي گذارم و فشار مي دهم تا انشاء ام آغاز شود.
سال گذشته سال بسيار خوبي و پر بركتي مي باشد.سال گذشته پسر خاله ام زيرچرخ تريلي رفت و له گشت و ما در مجلس ترحيمش شركت كرديم و خيلي ميوه و خرما و حلوا خورديم  و خيلي خوش گذشت. ما خيلي خاك بازي كرديم. من هر چي گشتم پسرخاله ام را پيدا نكردم. در آن روز پدرم مرا با بيل زد، بدون دليل! من در پارسال خيلي درس خواندم ولي نتوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بيرون پرت كردند. پدرم من را به مكانيكي فرستاد تا كار كنم و اوستاي من هر روز من را با زنجير چرخ مي زد و گاهي موقع ها كه خيلي عصباني مي شد من را به زمين مي بست و دو سه بار با ماشين يكي از مشتري ها از روي من رد مي شد. من خيلي در كارهاي خانه به مادرم كمك مي كنم. مادرم من را در سال گذشته خيلي دوست مي داشت و من را خيلي ماچ مي كند ولي پدرم خيلي حسود است و من را لاي در آشپزحانه مي گذاشت. در سال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خيلي از هم طلاق گرفتند و خواهرم بسيار حامله است و پدرم مي گويد يا پسر است يا دوقلو، ولي من چيزي نمي گويم چون مي دانم كه بچه اي به اين اندازه از هيچ كجاي خواهرم در نخواهد آمد! در سال گذشته ما به مسافرت رفتيم و با قطار رفتيم. من در كوپه بسيار پدرم را عصباني كردم و او براي تنبيه من را روي تخت خواباند و تخت را محكم بست و من تا صبح همان گونه خوابيدم! پدرم در سال گذشته خيلي سيگار مي كشد و مادرم خيلي ناراحت است و هي به من ميگويد: كپي اوغلي،ولي من نمي دانم چرا وقتي مادرم به من فحش مي دهد، پدرم عصباني مي شود! در سال گذشته ما به عيد ديدني رفتيم و من حدودا خيلي عيدي جمع كرده ام، ولي پدرم همه آن ها را از من گرفت و آنتن ماهواره اي خريد كه بسيار بد آموزي دارد و من نگاه نمي كنم و پدرم از صبح تا شب شوهاي بي ناموسي نگاه مي كند و بشكن مي زند. پدرم در سال گذشته رژيم گرفته است و هر شب با دوست هايش آب(شراب) و ماست و خيار مي خورند و مي خندند، گاهي وقتا هم آب با چيپس و ماست موسير
فائزه بازدید : 22 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)

من برعکس همه پشت خنده هام غمه

تو برعکس منی شادی و غمگین می زنی

ولی تو فوقش آخرش میگی کلا رفته سرش

باشه کلا رفته سرم ولی تو رو از رو می برم

خط و نشون کشیدم که خدایی نکرده دیدم

چشام دیگه تو رو نبینه آره دوری و دوستی همینه

خاطرت هنوز عزیزه

ولی از فکری که مریضه

بهتر دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه

هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی

دلت تو دلت نبود  بزنی ذوقمو کورش کنی

کار از کار گذشته دیگه نمیشه به روم نیارم

با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم

 

تو برعکس منی زیر حرفات میزنی

من به موقش یه کمی آره فوقش یه کمی

یه کمی کلاه رفته سرم

وقتی بودی دوروبرم

یه کمی کلا رفته سرم ولی تو رو از رو می برم

تو انگار تو نبردی

ببین چه گرد و خاکی کردی

عشق تو عین درده

آخ الهی برنگرده

حسی بهم نداشتی

روز و شب واسم نذاشتی

تو ظاهرش تو دوستی ولی دروغای زیر پوستی

هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی

دلت تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی

کار از کار گذشته دیگه نمیشه به روم نیارم

با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم

فائزه بازدید : 31 شنبه 20 آبان 1391 نظرات (0)

سلام

دوست گلم خوش اومدی

به انجمن بیا و با عضویت در اون با دوستان نوجوون خودت در سراسر ایران و حتی سراسر جهان تبادل نظر کن و دوستای جدید پیدا کن

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
واسه نوجوون ایرانی اولین انجمن ایرانی واسه نوجوون ایرانی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ما را چگونه ارزیابی می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 42
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 25
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 47
  • بازدید ماه : 45
  • بازدید سال : 275
  • بازدید کلی : 4,589
  • کدهای اختصاصی

    كد تغيير شكل موس

    ابزار وبلاگ

     

    آرشیو کد آهنگ

    دانلود این اهنگ